باران
کودک که بودیم می خواندند برایمان ... "آن مرد در باران آمد" ... حال می دانیم تا آن مرد نیاید ، باران نخواهد آمد ...
| ||
|
حس هایم گرفته است ... نه مانند گرفتن دیروز دلم ها ... نه! مانند گوش هایم که سال پیش گرفت .. که دیگر سخنی معبور این راه نشد .. حال نیز ؛ دیگر دلی در راه حس من قدم برنخواهد داشت !!
موضوعات مرتبط: برچسبها: نمی دانم کدامین قضیه زندگی ام هستی ...
موضوعات مرتبط: برچسبها:
![]() تاریخ کوفه و اهلش به ما نمی آید
رسوایی زمانه و ننگش به ما نمی آید
هرگز مباد که علی را رها کنیم زیرا شکستن عهدش به ما نمی آید موضوعات مرتبط: برچسبها:
می گویند "هوا گرفته " ...
اما من هر چه می اندیشم ... بیشتر به از دست دادن هوا می رسم...
دلم هوایت را کرده است ...
****** همان هوای بارانی ******
می گویند آسمان گرفته ...
آری !! تو را از من ...
موضوعات مرتبط: برچسبها:
ساعتی را می نشینم ... قلم را می فشارم بر برگی سپید اما فقط نقطه ای سیاه پررنگ می شود !! .......... نه حرف هایم آزاد می شوند نه بغض هایم ......... فقط نقطه ای سیاه پر رنگ می شود ... آنقدر پر رنگ که جای تمام حرف هایم را می گیرد ..!!
موضوعات مرتبط: برچسبها: سلام! ممنون که به کلبه ی بارانی خود نظر انداختید چند کلامی از عشق و ادب را به خاطر شما می آوریم زندگیتان بارانی ! موضوعات مرتبط: برچسبها: |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |